سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :36
بازدید دیروز :36
کل بازدید :1298717
تعداد کل یاد داشت ها : 109
آخرین بازدید : 103/2/1    ساعت : 5:9 ع
درباره وبلاگ
  یدالله گچلو[1969]


بنده*ی یک دل منم بند قبای ترا چاکر یکتا منم زلف دو تای ترا خاک مرا تا به باد بر ندهد روزگار من ننشانم ز جان باد هوای ترا کاش رخ من بُدی خاک کف پای تو بوسه مگر دادمی من کف پای ترا گر بود ای شوخ چشم رای تو بر خون من بر سر و دیده نهم رایت رای ترا تیر جفای تو هست دلکش جان دوز من جعبه ز سینه کنم تیر جفای ترا بار نیامد دلم در شکن زلف تو گر نه به گردن کشم بار بلای ترا بنده سنایی ترا بندگی از جان کند گوی کلاه ترا بند قبای ترا این وبلاگ وب شعر شاعری عشق و عاشقی و این وب معرفی کننده قسمتی از مناطق تفریحی شهر بیجار که در ارشیوه مطالب میباشد تلفن تماس ای دی یاهوی من :gachloo_y ایمیل : yadolah.gachloo@gmail.com
ویرایش
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
صفحات اختصاصی
*پخش زنده حرم*
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

 

اس ام اس امام زمان و روز جمعه

 

جز او به هیچ واقعه ای دل نبسته ایم / موعود جمعه، جمعه موعود می رسد . . .


♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

جمعه یعنی یک غروب وعده دار / وعده ترمیم قلب یاس زار

جمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگار

جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . . ؟

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

تعجیل در فرجش صلوات




      

از قافله بهار عقب نمانیم و درس دگرگونی برای بهتر شدن و شکوفایی و طراوت بیاموزیم.

بهار، یادآور رستاخیز

همه ساله با فرارسیدن زمستان، فروغ زندگی از سیمای طبیعت رخت برمی بندد و افسردگی و پژمردگی جای آن را می گیرد و طبیعت به شکل موجودی بی جان درمی آید. پس از مدتی، با فرارسیدن بهار، روحی دوباره در کالبد طبیعت بی جان و افسرده دمیده می شود و طبیعت لباس حیات بر تن می کند و این گونه است که رستاخیز انسان و جهان، با پیدایش بهار به تماشا گذاشته می شود. از همین رهگذر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فَأَکْثِروا ذِکرَ النُّشورِ؛ هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید».

مولوی نیز در این باره چه خوش سروده است که:

این بهار نو ز بعد برگ ریز هست برهان بر وجود رستخیز
در بهاران رازها پیدا شود هر چه خورده است این زمین رسوا شود
رازها را می کند حق آشکار چون بخواهد رُست، تخم بد مکار



      

بهار، جلوه گاه پروردگار

با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن می کند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.

بهار، پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا می شود. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم. در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود.

اساسا جهان هستی، آینه دار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. به تعبیر زیبای حافظ:

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن

بهار نیز یکی از باشکوه ترین جلوه های خدا در جهان هستی است که می توان با تماشای آن، نقبی به عالم معنا زد و راهی به سوی خدا یافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست. چه زیبا سروده است، سعدی شیرازی:

بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر می گویند آخر ای خفته! سر از خواب جهالت بردار



      
<      1   2   3   4      >



پیامهای عمومی ارسال شده

+ روزی کـــه تـــو آمــدی بــه دنیـــا عریـــان جمعـــی بـــه تـــو خنــــدان و تـــو بـــودی گریـــــان کــــاری بکــن ای دوستـ کـــه وقتــــ مـــردن جمعــــی بـــه تـــو گریـــان و تـــو باشـــی خنــــدان

+ فلک امروز نسیمی سرد دارد,زمین از غصه رنگ زرد دارد,بیا ای دل بنالیم و بگرییم, هوای کوفه بوی درد دارد,خدایا این جماعت خود پرستند,به روی دین و قرآن دیده بستند,پس از بشکستن پهلوی زهرا,سرمظلوم عالم را شکستند.......,,مولا جان مددی,,التماس دعا

+ عشق یعنی مادر صبر یعنی یک زن مهر یعنی دختر نوریعنی خواهر هرچه هستی عشق صبر مهر یانور روزت مبارک

+ گفتم مادر.. گفت جانم… گفتم درد دارم.. گفت دردت به جانم.. گفتم گرسنه ام.. گفت بخور از سهم نانم… گفتم کجا بخوابم؟؟ گفت روی چشمانم… اما یک بار نگفتم من خوبم ، من شادم،، همیشه از درد و رنج گفتم!! به سلامتی مادر،، برای اینکه دیوارش از همه کوتاه تره،، هیچ وقت نگفت من، همیشه گفت بچه هام….. روز مادر ،، این گل زیبای خلقت مبارک….

+ بوسه زد باد بهاری به لب سبزه به ناز گفت در گوش شقایق، گل نسرین صد راز بلبل از شاخه گل داد به عشاق پیام که درآیید به میخانه عشاق نواز

+ بر چهره گل، نسیم نوروز خوش است در صحن چمن، روی دل افروز خوش است از دی که گذشت هرچه گویی خوش نیست خوش باش و زدی مگو که امروز خوش است

+ تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن چشم گریاندن اسان است اشکی پاک کن

+ به تمام فقر هرگز محبت را گدایی نکن و به تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن

+ به آنهایی که دوستشان دارید بی بهانه بگویید دوستت دارم بگویید در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست شما بگویید ، حتی اگر نشنوند . . .

+ از تمام عشقمان، فاصله اش سهم من است هرکجا می روم از قصّه ی عشقی سخن است چاره ای نیست! به رویای تو عادت دارم! این، همان سخت ترین قسمت عاشق شدن است!